چی شده که دوباره مثل قدیما زیر بارونی؟ , آخه یه حرفی بزن یه چیزی بگو باز چرا گریونی؟
نکنه که دوباره از من و حرفام این همه دلگیری , واسه رد شدن از همه دلخوشیامون از پیش من میری
واسه رد شدن از همه دلخوشیامون از پیش من میری
متولد پاییزی , واسه اینه غم انگیزی
بگو این همه احساس و پای کی داری می ریزی؟
هنوز عاشق بارونی , بگو حالم و می دونی
چرا حرفم و از توی آیینه ی چشمام دیگه نمی خونی؟
هنوزم همون عطر خاطره انگیز توی این خونس , تو که نیستی هنوزم یادگاریت با من دیوونس
ساعت و می کشم عقب این خوبه بیشتر منتظرت هستم , به روی هر کسی توی زندگیم اومد چشمام و می بستم
به روی هر کسی توی زندگیم اومد چشمام و می بستم
فراموشی گرفتم اما همیشه یاد تو می مونم , چند تا هفته و ماه و سال گذشته این و نمی دونم
داری رد میشی از همه خاطره هامون این و نمی فهمی , دیدی تنها شدم مثل مردم این شهر,خیلی بی رحمی
دیدی تنها شدم مثل مردم این شهر
متولد پاییزی , واسه اینه غم انگیزی
بگو این همه احساس و پای کی داری می ریزی؟
هنوز عاشق بارونی , بگو حالم و می دونی
چرا حرفم و از توی آیینه ی چشمام دیگه نمی خونی؟