تموم شبای تنهاییمو
به جای تو با ماه حرف میزنم
بگو امشب تو از راه میرسی
نمیزاری بغضمو بشکنم
نمیزاری تا اینهمه اشک یه روز
تو تنهاییام منو غرق کنن
به دنیای من یه رنگ شاد بزن
تا این روزا با هم یکم فرق کنن
نمیدونی شاید که وابستتم
نمیدونی شاید که دیر میرسی
نمیدونی اینجا یکی چشم براست
داره میمیره از دلواپسی
همیشه سهمم از انتظار
یه بغض ترک خورده و خیسه
همون لحظه ای که قراره بیای
همیشه ساعتم وایمیسته
هنوز تو قلبم یه شمع روشنه
تا باور کنن که تو میرسی
بازم ساعتو عقب میکشم
باید صبر کنم تا تو برسی
نمیدونی شاید که وابستتم
نمیدونی شاید که دیر میرسی
نمیدونی اینجا یکی چشم براست
داره میمیره از دلواپسی