از همه بریده بود و خسته بود
ادمی که روبروت نشسته بود
رو خودش همه درا رو بسته بود
تا چشات خفت نگاشو گرفت
غرق حالی بود که بدتر بود از اون
حالتی که اسمشو میگن جنون
تو مسیر تلخ کابوسش همون
چشمای ماهت جلو راشو گرفت
چشای تو گنجمه
خاک دنیامو طلا کرد
چشای تو قلبمو
به چه عشقی مبتلا کرد
تو فقط میتونی حال منو خوب کنی
حال منو خوب کنی
توی دل منو آشوب کنی
دلم به خودش اومد دید
که عشق تو بدجوری میخواد
قبل تو کسی مگه
به ریشه و رگ دل من جون داد
خوبه باهم حال ما
با تو امضای خدا
پای ارزوهامه
تا چشات حرفاشو زد
ترسامو مچاله کرد
غیر تو کی باهامه
والایار
آشوب