اگه مال من بودی
با هم معروف ترین آدمای شهر بودیم
میخندوندمت اگه حالم بود هر جوری
وقتی درگیر غم بودی
ولی حیف ترسویی
تو ترسویی
نجاتم میده چشات
دیوونه میکنه صدات
فقط با همیم توی خواب
میخندیم ما توی قاب
بی تو جایی نمیشه رفت
چون تو شبای من نمی درخشی
از نمیشه فهمید
نمیشه نه
هر چی که داشتمو جمع کردم
تا بخرم برات یه گردن بند
بم میگن نمیرسه عقلن من
آخرم همه چی از دستم رفت
این فکرا نمیزاره بخوابم
تو چرا نمیای
تو منو چرا نمیخوای
منو چرا نمیخوای
اگه مال من بودی
با هم معروف ترین آدمای شهر بودیم
میخندوندمت اگه حالم بود هر جوری
وقتی درگیر غم بودی
ولی حیف ترسویی
تو ترسویی
اگه ماه من بودی
می اومدم تا آسمون با تو
میدزدیم از ابرا نگاتو
می موندم تنهایی با تو
اگه مال من بودی
به هیچکس نمیگفتم راز چشاتو
میزدم از خودم فقط
تا برسی به همه آرزوهاتو
اگه مال هم بودیم
از دوریت میساختم یه راهی بهت
خشک میکردم برف و بارونو تا نگیره گاهی دلت
قول دادم برسم یه روزی هر جا به تو
بکنم هر چی هست سر راه تو
تو شیرینم بشی من فرهاد تو ولی نشد
اگه مال من بودی
با هم معروف ترین آدمای شهر بودیم
میخندوندمت اگه حالم بود هر جوری
وقتی درگیر غم بودی
ولی حیف ترسویی
تو ترسویی
اگه مال من بودی
با هم خوشحال ترین آدمای شهر بودیم
میخندوندمت اگه حالم بود هر جوری
وقتی درگیر غم بودی
ولی حیف ترسویی
تو ترسویی
د دان
اگه مال من بودی