چی میگی اصلاً ؟
تو که نمیخوای باشی
تو ، نه باشِ منی ، نه باشِ کسی
من از تبار دوره گردام نه کثیفیِ رندی
ملحفه دردم تو آغوشِت رو کمرت
همون بهتر که تو جات خوبه وسط قلبمه
دوری و دوری ، دوستی جاش رو ضربه
من تو حال بدیا قافیم ولی تو تو بزمت
این چرخه ، تکرار نمیشه قِصه میگن
من وقتی بمیرم تازه زنده میشم
تکرارِ ماست تکرار منه تکرارِ تو
روند تکامل قفله یعنی قصه میگن باز
چه حالی داری وقتی بفهمی
کل مشاهیر سی ساله که خودشون نیستن
فقط یه جسم داده خوردن رباتن
دارن خط میدن بهت انگار خداتن
یو ، تو انسانی مادامِ روح
پس به جا بیار آدابِ دوست
دستی بیار دستی بشیم که نیست
دستی کشف کن گوش بده تا آماسِ گوش
گشتم ، نبود جسم ، یه بازی ، نشد حس
تا مرگم درهم تنیدگیِ مکانه
من توام تو منی روالِ این بازی انتخابه
یه اشتباه کوچیک میتونه بشینه رو حالت
که همه چی همین حاله ، آینده محاله
رییس دولت عشق شبی که بارداره
این دنیا بازاره فروشنده خریداره
اهل کاسبایِ عشق داستانه ، مَواله
مشمولیم ، مشروعیتمون هم فارغ از جمع
از حرف کمِ گزیده خارج از ضرب
زندونه ، جهان زندونه
نونِ دندون ، نا گفته های پنهونه
سرفه سرفه سرفه
سرفه های الکی عُرفه
من مجرمم انالحق جرمه
یه گوشه ای از جامعه توو کنجه
اینا رو قاضی گفته
گفته گفته گفته
شنفته از نطفه نطفه ، جفته
میگن کی× حقیقت کلفته
شمع و گل و پروانه بلوفه
میگن ، آگاهی بخشی رو به رشده
اینا همشون کلفته
دیدار یار دیدار یار عشقه
عشق هم مثل باقی موارد کلفته
همه تو زندونیم زندونیِ بی عرضه
نقش جهان گرفت به خودش میله های کلفتش
من پادشاهِ واژه هام تا وقتی مفته
اینو فقط به تو میگم چون دهنت قرصه
من از تو به عشقِ آزادی آروارَم
با همه کار دارم ، کلفته آرمانم
سفیرِ بادِ توو زندون ماها دزده
من بشم کشتی تو میشی بادبانم ؟
سرفه سرفه سرفه
سرفه های الکی عرفه
من مجرمم انالحق جرمه
یه گوشه ای از جامعه تو کنجه
بازی گفته ، قاضی گفته