بسته بالت و دستای خستم
من از این عشق چه خستم که رفتم
هی میگی فرصت میخوام یکم
بازمن بگم اصن حرفشم نزن
آخه تو شد یه روز راست بگی به من
اصن بیخیال حرفشم نزن
باز نگاه تو دستامو بستن
من از این عشق چه خستم که رفتم
با اون حرف تو باز چشمام خیس شد
واسه این عشق لعنتی دیگه دیر شد
هی میگی فرصت میخوام یکم
باز من بگم اصن حرفشم نزن
آخه تو شد یه روز راست بگی به من
اصن بیخیال حرفشم نزن
تایماز اطاعتی و نیوشا
حرفشم نزن