بخوان مرغ خوش آهنگم
که من امشب چه دلتنگم
شب دوشین از نغمه های تو
سحر آمد و حلقه بر در زد
سپیده زد و باغ گل بشکفت
دلم بر سر شاخه ها پر زد
شب از تو جز چشم ستاره
نگیرد کس از ما سراغی
به گلبانگی در خاطر ما
بر افروزان روشن چراغی
در آن شب چون آوای تو بانگ سحر زد
دلم هم چون پروانه سر بر بام و در زد
چرا چون من رفته از هوشی از چه خاموشی بال و پر بگشا
سرایی ده صبح روشن را باغ و گلشن را جلوه ای بخشا
چرا چون من رفته از هوشی از چه خاموشی بال و پر بگشا
سرایی ده صبح روشن را باغ و گلشن را جلوه ای بخشا
شب از تو جز چشم ستاره
نگیرد کس از ما سراغی
به گلبانگی در خاطر ما
بر افروزان روشن چراغی
در آن شب چون آوای تو بانگ سحر زد
دلم هم چون پروانه سر بر بام و در زد
نغمه ساز گل رنگینی
غمگسار دل غمگینی
بی خبر از قفسی ببر ای گل بی خار و خسی..
با باد صبا هم نفسی
با باد صبا هم نفسی
بشنو .. بشنو
در پرده ساز من راز من بشنو
بشنو .. بشنو
سوز دل از نغمه ی ساز من بشنو
بشنو .. بشنو
در پرده ساز من راز من بشنو
بشنو .. بشنو
سوز دل از نغمه ی ساز من بشنو
در پرده ساز من راز مرا
نشنیدی..
آوازه دل کش ساز مرا
نشنیدی..