غصه مون گرفت
تو هوای تلخ پاییز
با غروبای غم انگیز
آسمون از گریه لبریز
راهی ام نبود
باز دوباره باد و بارون
چی دیگه مونده برامون
ما چه کردیم با دلامون
با خاطراتت میشه
هم مُرد و زندگی کرد
حتی با یادت دیوونگی کرد
اما با اشک با درد
با درد
با درد خیلی روزا گذشت
خاطرههای تو کم نشد
هیچی اونی که خواستم نشد
اونی که خواستم نشد
خیلی روزا گذشت
ولی غم از دل ِ ما نرفت
بی تو پاییز از اینجا نرفت
پاییز از اینجا نرفت..
واقعیته
بی تو بارونو نمیخوام
از تو خیلی دوره دستام
خیلی سرده بی تو دنیام
دستای من تورو میخوان
بدتر از هر لحظه ام الان
این حقیقته
آدما همیشه تنهان
با خاطراتت میشه
هم مُرد و زندگی کرد
حتی با یادت دیوونگی کرد
اما با اشک با درد
با درد
با درد خیلی روزا گذشت
خاطرههای تو کم نشد
هیچی اونی که خواستم نشد
اونی که خواستم نشد
خیلی روزا گذشت
ولی غم از دل ِ ما نرفت
بی تو پاییز از اینجا نرفت
پاییز از اینجا نرفت
سیروان خسروی
خیلی روزا گذشت