نباشی نفسم نیست
یه لبخند به لبم نیست
یه وقتها دمغم بیرمقم
دست خودم نیست
کلافهام مثل اون موج
که برگشته مسیرو
مثل پیرهنی که
گم میکنه عطر کسی رو
دلم دیوونه خونه است
عاشقی کار زمونه است
به هر سمتی میرم
از تو هزار و صد نشونه است
آخه دلم برات پر میزنه
چجوری بی من خوشی
این رسم دلبریت شده
یا رسم عاشق کشی
دلم برات پر میزنه
چجوری بی من خوشی
این رسم دلبریت شده
یا رسم عاشق کشی
رسم عاشق کشی
تو شبهای مهتابی
من شبهای بارونی
حال دل ابری رو
هیچ جوره نمیدونی
دل مگه چقدر
تاب دوری تو رو داره
آب روی آتیشه
بگی دم دمای دیداره
دم دمای دیداره
آخه دلم برات پر میزنه
چجوری بی من خوشی
این رسم دلبریت شده
یا رسم عاشق کشی
دلم برات پر میزنه
چجوری بی من خوشی
این رسم دلبریت شده
یا رسم عاشق کشی
رسم عاشق کشی