دریا منو دیوونه میکنه
وقتی که تو ساحل ندارمت
عکسات اینجا توی دستمه
من هیچوقت کامل ندارمت
موهاتو وا کردی تو دست باد
که تو دلم طوفان به پا کنه
من روت غیرت داشتم نزار
دریا به موهات چپ نگاه کنه
نگاه کنه
نگاه کنه
فکر غرورم نیستی نباش
اما منو تا نا خوشی نبر
با مرگ توو دریا رهام نکن
دستامو دست خودکشی نبر
فکر غرورم نیستی نباش
اما منو تنها خوشی نبر
با مرگ توو دریا رهام نکن
دستامو سمت خودکشی نبر
خون گریه کردم بس که بعد تو
دریام خون آلود شد هواش
فکر منه دیوونه نیستی
فکر نجات ماهیا که باش
اونقدر رو عکسات گریه میکنم
که این شب غمگین سحر بشه
برگرد تو دنیای من نزار
تصویرت از این محو تر بشه
محو تر بشه
محو تر بشه
فکر غرورم نیستی نباش
اما منو تا نا خوشی نبر
با مرگ توو دریا رهام نکن
دستامو دست خودکشی نبر
فکر غرورم نیستی نباش
اما منو تنها خوشی نبر
با مرگ توو دریا رهام نکن
دستامو سمت خودکشی نبر