میخوام کارای بزرگ بکنم
یه صدایی تووی سرم داد میزنه پول چی پ
میپیچه صدای انعکاس این جیبم توو
فضای خالیِ اون جیبم
سفره ی دلمو هر جا پهن کردم
هر چی داشتن و نداشتن روم چیدن
انقدر زخم خوردم و خون ازم رفته
که دیگه رگام نمیدونن خون چی هست
من تخته سنگ کف رودم
که آب از سرم گذشته توو صف نونم
فرصت هست که زر بزنن همه
تا وقتی که رو حالت خفه خونم
یه مدلی ام که هیشکی نی
غیر قابلِ پیش بینی
زلزله ام باید یه تکون درست حسابی
به همه بدم اینجوری که داریم پیش میریم
جامو تووی جهان عوض میکنم
اراده لازم نداره من هوس میکنم
آخه وقتی برعکس بقیه بابا اینجا
هر چی گل میده رو هرس میکنن
الان اصلا تعجب نمیکنم
چرا قدیما آدما گاو پرست میشدن
من میگم بیاین بپریم
اینا هی به در و دیوار قفس میخورن
پول توو دستِ مردم هست
ولی قدی که فقط یه بو بکشن
سرایدار یه برجِ خفن
توو شمال شهر و ساکن حومه ی شهر
نمیتونم نبینم انگار دوربین مدار بسته وصل کردن
از توو به چشمم
عینک دودی فریم گرد
بازه جفت چشای گربه کوره شهر
از آسمون تاریک این شهر
میرم جایی که بی شک
خیلی دوره انقد دور
که مطمئنم اسطوره میشم
اینجا کلی بیدار بودم
به فکرِ روشنی یه نورِ بیشتر
نرسید ولی انگار هیچوقت
زورِ من به زورِ این شهر
هی بزنن توو سرمون و
ما هم هیچی نگیم این که رسمش نیست
اون که حق من و تو رو بالا میکشه
نگران هضمش نیست
سلولای بدن آدما عزادارن و
داره شبیه نیجریه میشه ایران
از چند وقت دیگه سیاهپوست میشیم
همه یه دست مشکی
از آسمون تاریک این شهر
میرم جایی که بی شک
خیلی دوره انقد دور
که مطمئنم اسطوره میشم
اینجا کلی بیدار بودم
به فکرِ روشنی یه نورِ بیشتر
نرسید ولی انگار هیچوقت
زورِ من به زورِ این شهر
بار و بندیلو ببندین بریم یه وری که
بشه نفس کشید و باج نداد
اینجا ورشکسته میشه هر کاسبی که
جنسشو مفت مفت به حراج نداد
از الان برام عینِ روز روشنه
که برادران و خواهران احمقی که
که شناوران دریای جهلن
روشن فکرای شهرن
همه کار کردم هیشکی ندید نه
مفت بر تر شدن همه جدیدا
اگه میفهمیدن من یه پدیده ام
پشیمون میشدن شدیدا
از قفستون که پریدم
هفت پشت با شما غریبه ام
از آسمون تاریک این شهر
میرم جایی که بی شک
خیلی دوره انقد دور
که مطمئنم اسطوره میشم
اینجا کلی بیدار بودم
به فکرِ داشتنِ یه نورِ بیشتر
نرسید ولی انگار هیچوقت
زورِ من به زورِ این شهر
سینا پارسیان و پرستو
نیجریه