گلوله به درد نمیخوره
سینه های دردمند و جر میده
رو امتداد خون خوزستان
یه رقصنده داره قر میده
خیلی واضحه نفت خیلی هست
پس کلید حل مسئله یه بسته کبریته
نه به زودی سیب سرخ خنده هامون کرم میده
نمیمونیم گشنه پس دیگه آب داریم آب تصفیه
در عین حال که حال و روز ما یه بحث فرعیه
جای شکرش باقیه دادگاه رسمیه
عزیزون از غم و درد جدایی
به چشمونم نمونده روشنایی
گرفتارم به دام غربت و درد
نه یار و همدمی نه آشنایی
فلک کی بشنوه آه و فغونم
به هر گردش زنه آتش به جونم
من تو محاصرهام تو حصر گرد و خاک
خاک پر از شهید بی اسم و بی پلاک
من تو محاصرهام تو حصر خاک و دود
این شهر خونه نیست این شهر خونه بود
سینا پارسیان
خیزستان