تنها نشسته بودم و بی لبخند
عمری در انتظار شما بودم
یک لحظه خوابم رفت و جا ماندم
من نیز هم قطار شما بودم
بعد از هزار پرسش و تحقیق
هک کردهاید بر بدنم با تیغ
انقد سادهام که نفهمیدم
من نقشهی فرار شما بودم
یک عمر زیر چکمهیتان مردم
صورت به سما سیلیتان بردم
پنداشتید احمقم اما من
در فکر اقتدار شما بودم
در روزهای حملهی تنهایی
تنها علیه فاجعه جنگیدم
امروز اگر حریم شما امن است
من سیم خاردار شما بودم
در من هزار قاصدک تنها
در حسرت نسیم شما مردن
از من گذشتهاید ملالی نیست
از من که در کنار شما بودم
این زندگی به مرگ شباهت داشت
پیراهن سیاه به تن کردم
هم سوگوار عمر خودم بودم
هم اینکه سوگوار شما بودم
من دل شکسته ترک وطن کردم
خونین و خسته ترک وطن کردم
سهمی از این شکار ندارم چون
من طعمهی شکار شما بودم
من دل شکسته ترک وطن کردم
خونین و خسته ترک وطن کردم
سهمی از این شکار ندارم چون
من خود شکار شما بودم
سینا حجازی
سوگوار