من خوابشو دیدم یه روز بارونی
هوا ابری بود میبارید بارون
آدما شاد بودن دلها آباد بودن
حیوونا خوشحال همه آزاد بودن
آدما همه مهربون باهم
لیلی و مجنون مثل جون با تن
خوابشو دیدم مادرا شاد بودن
چون بچههاشون به عشق معتاد بودن
من خوابشو دیدم پدرا شاد بودن
چون قهرمانی که بچهشون میخواد بودن
خواب من خواب نبود مثل روز روشن بود
همه چی زیبا بود باغ بود و گلشن
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم عوض میشه
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم عوض میشه
فرقی نمیکرد ندار و دارا
لب خندون بودن تو تموم کارا
هیچ جایی جنگ نبود
هیچ دلی سنگ نبود
هیچ پایی لنگ نبود
اصلا تفنگ نبود
زندگی بود واسه همه
انگاری زود واسه همه
خوشبختی جور میشد
غصههاشون دور میشد
بارون که میزد
عاشقا دیگه سیلون و ولیون چتر نبودن
عاشقا بوی بارونو میدادن
آدما دنبال عطر نبودن
خواب من خواب نبود
مثل روز روشن بود
همه چی زیبا بود باغ بود و گلشن
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم عوض میشه
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم عوض میشه
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم عوض میشه
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم عوض میشه
من خواب دیدم پس میشه
یه روز دنیا هم عوض میشه
سینا حجازی
من خوابشو دیدم