این عشق اگر نیست
پس عشق دگر چیست
این عشق اگر نیست
تو بگو عشق دگر چیست
ای جان ای جان از کجای کیهان
در قالب انسان اومدی
بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
ای جان ای جان از کجای کیهان
اومدی بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
بزن فندکو زیرش بکن با این لب بی نظیرش
سیگارو که شد شب هم مسیرش
حتی با کمتر از اینش من ام اسیرت
وای از این خام از این عشق از این جام
بده کام بده کام که من تو بهترین جا
این تن چه نازه
این سر چه بازه
این یه سرونازه که دلو کرده تازه
در بندمو من بردمو عاشق به این لبخندم
اگه شیرینی فرهادم از این کوه چه کم کندم
ای جان ای جان از کجای کیهان
در قالب انسان اومدی
بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
ای جان ای جان از کجای کیهان
اومدی بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
نشو دلگیر دل بر
اگه که می نیست نی هست
شدش آزاد مجنون
وقتی به لیلیش پیوست
پس ادر کسا و ناولها
همه مستن از عاقل ها
چیزی آسون نبود
از اولم استاده مشکل ها
عشقت جنگه تنم زره
یکم دستم اومده لمت
بگو کی بوده معلمت
که انقده خوبی تو بلدی چمه
جوابه سر بالا میدی میری
همه میشن چند ساعتیو درگیر
یهو ترجیح دادی که سرد شی
درارو ببندی رو ما و بد شی
ای جان ای جان از کجای کیهان
در قالب انسان اومدی
بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
ای جان ای جان از کجای کیهان
اومدی بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
این عشق اگر نیست
پس عشق دگر چیست
این عشق اگر نیست
تو بگو عشق دگر چیست
این عشق اگر نیست
پس عشق دگر چیست
این عشق اگر نیست
تو بگو عشق دگر چیست
ای جان ای جان از کجای کیهان
در قالب انسان اومدی
بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
ای جان ای جان از کجای کیهان
اومدی بر دل دیوانه زدی آتش پنهان
سیجل، سامی بیگی و سپهر خلسه
ای جان