ایران ایران ایران ایران
صدام کن از خزر تا فارس
به نام عشق و آزادی
چه تاریخی تو رگ هامه
پر از آبادی و شادی
هنوز با کوروش و آرش
هنوز با کاوه هم خونیم
صدام کن از دل غربت
که ما ایرانی میمونیم
من و تو یعنی مردم
همین مردم که بیدارن
که توی سفرشون نون نیست
ولی سر خم نمیارن
همین بچه هایی
که غرقا تو خیابونا
چه نوری تو نگاهشونه
برای ساختن فردا
بگو از غربت شیرین
به وقت مردن فرهاد
از بغض مادرا که کارون
بوی خون میداد
بگو از شیر زنایی که
یک کوه رو جا به جا کردن
زنای سرزمین من
یه وقتایی چقدر مَردن
نگو غرور و شادیمون
تو قهر زمان خاک شد