بزرگ شدی شنیدم
همه چیو فهمیدی با اینکه
بزرگترا درست توضیح نمیدن
هنو همه دوستت دارن یا نه
مثل قدیما میکشی رو بنزها خط
دارم آمارتو لاف نزن
هنوز اون فرشته میشینه بالای کلاهت
یه آدم مریض شدی که
توی سی سی یو نیست
اما روی کاناپه کماست
بهت گفتم مرغ دوتا پا داره
شاید اون مرغی که دیدی
یه پاش بوده قطع
دنیا امن نی هیچ جا
چون اونقدری که کل عمر و
باس وایسی تو چارچوب در
بپاچ روی برف یه مشت شن و آب میشه
میره زیر زمین چون ضعیف تره نخند بهش
زیر این آسمون هرکی ضعیفه
واسه همیشه جاش تو دله

بی تو من و پنجره های بسته
بی تو من و زمزمه های خسته
بی تو من و شب ناله های بارون
تنهایی و دل به خون نشسته
دل به خون نشسته

شنیدم تو یه شرکت راه و ساختمانی
راه میری نگاه میکنی به ساختمونا
یه پارچه توش آب جلوت
یه ورق کلی حرفی
نمیخوره به سایز گوشات
بهت گفتم دنده یک بودنت سنگینیت عالیه
اما یه دنده نباش
این دنیا حرفی نیست با آینه
جوک میگفتی خدا بخنده لباش
پنجره رو میبست اون که هنوز
یه پنج برعکس هم تو چپ سینه ش هست
دنباله بدها میرن اونا که حتی
خیلی خوب معنی بدو میفهمن
نه دم دستی بودی نه وا دادی
یه کامیون علف همش بوده شوهر مغزت
زیر یکی خوابیدی و اونم کولر بود
و زیرت یکی خوابید تشک تختت

بی تو من و پنجره های بسته
بی تو من و زمزمه های خسته
بی تو من و شب ناله های بارون
تنهایی و دل به خون نشسته
دل به خون نشسته

وقتی درها بسته س
هنوز یه امید هست به سوراخ در
اونکه کمکت میکنه تو آینه س
میشه گرما رو حس کرد تو آب سرد
میشه آروم خوابید رو پای جنگ
میشه بود میشه رفت
یه عکس یادگاری زیر دوربین
مرگ با عزرائیل دارن همه
فرق من و پولداره اینه که
اون خوب میشه دفن
گل هاشم بیشتره
ولی حالشو ببر آبجوی یخ
رو کوه وایسی زیر خواب خودتن همه
رسیدی اگه باشه پر حرف پشتت
هیچی و نمیدم به حال دو شب
مدادتو تراش کن ولی
بپا پاکنه سفید بمونه
اشتباه بنویسی راه دادی
هر اسکلی خودشو با تو رفیق بدونه


شایع
کوه