چنان عشق تو اثر داشت توی زندگی ام
که من هرگز نتوستم با کسی خو بگیرم
مث قایقی شکسته بدون پارو
نتونستم توی هیچ بندری پهلو بگیرم
دل من رو به دریا مث برگی می مونه
موجه دریا اون آخر سوی ساحل میرونه
تا میام دلم رو بدم نرفته بر میگرده
بی تو تنها مونده با بی کسی سر کرده
ازت خواستم نری رفتی زیر قولت زدی رفتی
غم دوریت مگه کم بود که تو با دیگری رفتی
از همه عزیر ترینی واسه من
توی ذهنم همدم هر شب من
هر چی هم دوری تو طول بکشه
تو یه جای دیگه داری پیش من
ازت خواستم نری رفتی زیر تو قول دادی رفتی
غم دوریت مگه کم بود چرا با دیگری رفتی
گمشده من بیا ، عاشقتم من بیا
شب بازم سر زده به دیدن من بیا
یه شب که من تو خوابم بی خبر از در بیا
وقتی رسیدی به در ، در نزده تو بیا
با یک سبد محبت با یک بغل رفاقت
با کوله باری از عشق به دیدن من بیا
اگه گم کردی راهو نداری تو نشونی
بشین به پشت زین نسیم مهربونی
خودش تو رو میاره در خونم میزاره
خودش تو رو میاره در خونم میزاره
ازت خواستم نری رفتی زیر قولت زدی رفتی
غم دوریت مگه کم بود که تو با دیگری رفتی