بنشین به یادم شبی
تر کن از این می لبی
که یاد یاران خوش است
یاد آور این خسته را
کاین مرغ پربسته را
یاد بهاران خوش است
مرغی که زد ناله ها
در قفس هر نفس
عمری زد از خون دل
نقش گل بر قفس یاد باد
داد، داد، عارف با داغ دل زاد
داد ای دل داد
عارف با داغ دل زاد
ای بلبلان چون در این چمن
وقت گل رسد زین پاییز یاد آرید
چون بر دمد آن بهار خوش
در کنار گل از ما نیز یاد آرید
داد، داد، عارف با داغ دل زاد
داد ای دل داد
عارف با داغ دل زاد
عارف اگر در عشق گل جان خسته بر باد داد
بر بلبلان درس عاشقی خوش در این چمن یاد داد
گربایدت دامان گل، اییار، اییار
پروا مکن چون به جان رسد، از خار، آزار
داد، داد، عارف با داغ دل زاد
داد ای دل داد، عارف با داغ دل زاد
شعر: هوشنگ ابتهاج - سایه