خون گریه کن در سوگ غنچه ها وطن
خون گریه کن در بغض کوچه ها وطن
خون گریه کن ای ماه قربانی وطن
خون گریه کن در هر خیابانی وطن
آرزوهای جوانیمان چه شد
بوسه های ناگهانیمان چه شد
رویاهامان در خیابان خاک شد
خندهامان زیر باران خاک شد
آرزوهای جوانیمان چه شد
بوسه های ناگهانیمان چه شد
رویاهامان در خیابان خاک شد
خندهامان زیر باران خاک شد
خسته ای از این همه صبر و گذشت
از همین عمری که با حسرت گذشت
حق ما این یورش پاییز نیست
جان ما که این همه ناچیز نیست
غصه ما غصه ای غم بار بود
تکیه گاه ما فقط دیوار بود
بغض تاریخی گلومان را گرفت
تار مویی آبرومان را گرفت
آرزوهای جوانیمان چه شد
بوسه های ناگهانیمان چه شد
رویاهامان در خیابان خاک شد
خندهامان زیر باران خاک شد
خون گریه کن در سوگ غنچه ها وطن
خون گریه کن در بغض کوچه ها وطن
خون گریه کن ای ماه قربانی وطن
خون گریه کن در هر خیابانی وطن
شهرام صولتی
وطن