غم قلب تنهاتو حس میکنم
نباشی نفس هاتو حس میکنم
داری باز دوباره یه خوابم میای
صدای قدمهاتو حس میکنم
به من تکیه کن روحمو لمس کن
نفسهامو تو پیرهنت حبس کن
نزار وقتی هستی زمان بگذره
بیا کار دنیارو برعکس کن
بذار عکس سایه ت تو خوابم بمونه
بیا دیدنم روز و شب بی بهونه
بذار وقتی پا کیزاری رو نفسهام
بازم حس کنم عاشقیمو... دیوونه
حواسم پریده از این عاشقی
آخه با منی صادقی لایقی
هنوزم تو چشمات پر از عاطفه س
هنوزم با احساس من صادقی
تورو میشناسم تو به من محرمی
تو نزدیکمی سایه می همدمی
تورو میشناسم قد دلتنگیام
تو تعبیر هر لحظه ی خوابمی