یک بمب منفجر نشده در مرز
یک بسته خاک در چمدان هستم
این بغض نیست، گریه و شیون نیست
من نصف رودهای جهان هستم
حک میکنم به مرحمت چاقو
ِ روی لبان غمزدهام خنده!
با داستان مسخرهی تغییر
ِ یا با جوک امید به آینده!!
تبعید، قبل و بعد نمیفهمد
ِ پاییز ما ادامهی پاییز است
فرقی نمیکند که کجا هستی
این آسمان، همیشه غمانگیز است
هر گوشه ِ ای که آدم غمگینیست
من شکلی از ادامهی شب َ هاشم
این شعر را چرا به شما گفتم
من که قرار بود قوی باشم
شادی امینی
چمدان