بغلم کن و باهام حرف بزن
بازم اشکای منو حوصله کن
یه دفعه فکری به حال دلمو
این همه عاشقی و فاصله کن
بغلم کن و برام قصه بگو
قصه ای که خواب و از شب بگیره
رو تنم با بوسه هات طرحی بزن
که تموم جونمو تب بگیره
خاطره ساز شبای لعنتی
عطرت اینجا داره پرسه میزنه
رحم کن این نفسای آخره
شب داره بدون تو جون می کنه
ساده باش سادگیامو خط نزن
به تو وابسته شده بهونه هام
بوی دستای تورو گرفته باز
پرسه هامو لحظه هام و شونه هام
روزای برفیتو عاشقونه کن
قدمام کنار تو موندنیه
هر جا باشی توی سرنوشتمی
این ترانه با صدات خوندنیه
خاطره ساز شبای لعنتی
عطرت اینجا داره پرسه میزنه
رحم کن این نفسای آخره
شب داره بدون تو جون می کنه