رد میشه از خاطراتم
مثل لالایی یک ساز
خاطرات کودکی هام
توی کوچه های شهباز
توی آغوش محبت آروم آروم پا گرفتم
من از عاشقی میخوندم،
توی دلها جا گرفتم
بی خبر از بازی تلخ زمونه
من میخوندم با نوای عاشقونه
بُهت و دلتنگی و شکوه
شب ویرونی خونه
شام آخر فاتح صدای بارون
همسفر با مرثیه منو نترسون
برای دلای عاشق برای مَردم ایرون
وقتی که طوفان بپا شد
پر کشیدیم از توو خونه
سادهی غربت نشینیم
لالا لالا گل پونه
آی دلای عاشق و پاک،
من همون آوازه خونم
که هنوز وارث دردم واسهی شما میخونم
چه عزیزایی که پر کشیدن
و یادشون تا دنیا دنیاست با منه
فکر اون روزای زیبای وطن،
انگاری قلبمو آتیش میزنه
بغضی توو صدام میشینه،
وقتی چشمامو میبندم
خنده هام از سر ِ درده،
من به گریه هام میخندم
من به گریه هام میخندم…