وقتی میرقصیدی
تو سلول انفرادی
کسی نفهمید آخرش
اسیری تو یا آزادی
بازم برقص که واژه ها
جون دوباره بگیرن
ترانه ها تو سلولت
رها تر از یه اسیرن
با یه ترانهُ بلند
نگهبانو کله پا کن
کلیدارو ازش بگیر
زندونیارو رها کن
بازم برقص باز برقص
که شب داره جون میکنه
امید کوچه های تار
ترانه های روشنه
بازم برقص بازم برقص
که شب داره جون میکنه
فردا تو ذهن بچه ها
ترانهُ توو منه
برای هر حنجره ای
یه بمب ساعتی بساز
رد شو از این چراغ سرخ
با سرعت غیره مجاز
بازم مثل هم همون روزا
از روی دیوارا بپر
ترانهُ شادی رو باز
میون کوچه ها ببر