روزهای آبی من وقف شب های تو شد
آفتاب آسمانم سهم دنیای تو شد
من گذشتم از خودم تا تو به مقصد برسی
کوچ کردم بی تو سمت کوچه های بیکسی
عشق یعنی در خیالم در به در فکر تو باشم
عشق یعنی از جهانی بی خبر فکر تو باشم
عشق یعنی هرچه را دارم برای تو ببخشم
عشق یعنی از خودم هم بیشتر فکر تو باشم
من چنان غرق توام که نای هوشیاریم نیست
فکر خود بودن در آیین وفاداریم نیست
بس که در گهواره ی عشق تو تابم داده اند
در سرم رویات هست و شوق بیداریم نیست
عشق یعنی در خیالم در به در فکر تو باشم
عشق یعنی از جهانی بی خبر فکر تو باشم
عشق یعنی هرچه را دارم برای تو ببخشم
عشق یعنی از خودم هم بیشتر فکر تو باشم
سعید شریعت
روزهای آبی