واسه یه حس ِ تازه جنگیدن
جالب این عشق تازه فهمیدن
دلگیر از این مردابم من
اَ وقتی که توش قاصدک دیدم
رو زمین ریختن لیوانا خالی
هر سری با یه سرى آشغالی
تو هم مثل من دو تا بال داری
نذار کدر بشه دل آفتابیت
هنگ مثل هنگ بودی مثل مودی
زندگی لای ناشیه ی دودی
بهم میگفت که هر جام که هستی یادت باشه مشتی تو کجاش بودی
یاد گرفتم طعمه نشم
حیوون نشم که خورده نشم
انگاری همه آدما یه شکلن دل تنگم واسه نوع بشر
زیر نور ماه زیبا
سایه گرگا روی دیوار
رقص مرگو نشون میده
کل شهره بامن بیدار
آسمون قدمت زدم
آبروت یه طرفش منم
روزگار ورقت زدم
احمق بگو هدفت منم
پات رو پاتو لم دم شومنت
چنتا مث تو قلاده بریدن؟
کتاب به دست خطاشو جوییدن
پاهات خسته از بس که دوییدن
سنگین , رو دوشت بگیر
فریادمو گوشش بگیر
دنیارو تو کوشش ببین
صبرو توی رویش ببین
همه میخوان که پاشون بمونی
تو هم همیشه باشون یجوری
وقتی مردی خاطره میشی
قدر منو وقتی زندم بدونید
چندسالی به اضظراب گذشت
من هنوز به خنده هات خوشم
دست تو دستیم عین باد و شب
من خوشحاله این فصل نا خوشم