تو هق هقی تو شادی
نه خندهای نه دقی
تو خیلی بد قلقی
تو خیلی بد قلقی
تو ساکتی که نشونم بدی
شبیه منی
تو میکشی منو تا
چهار کلمه حرف بزنی
تو یه تصادف عمدی
میون من با خودم
ولی بدون تصادفی
من عاشقت نشدم
تو کوه و جنگل و بارون
تو ابر رو سرمی
تو خیلی از سرم زیادی و همیشه کمی
تو خیلی عاشقمی و نشون نمیدی یکم
به من که خوب میدونی چقدر عاشقتم
میگم بریم یه سفر
حالمون عوض شه یکم
میگی بریم ولی قبلش
بذار یه چیزی بگم
برای من که جهنم باهات خواستنیه
همین یه جمله ینی این سفر نرفتنیه
چقد تو جمع بپرسم
چیه چرا تو همی
تو ناخدای کل
کشتیای غرق شدمی
تو کوه و جنگل و بارون
تو ابر رو سرمی
تو خیلی ازسرم زیادی و همیشه کمی
تو خیلی عاشقمی و نشون نمیدی یکم
به من که خوب میدونی چقدر عاشقتم
تو هق هقی
روزبه بمانی
هقهق