گفتم بمان گفتی نگو وقتی نمیمانم
گفتم پشیمان میشوی گفتی نمیدانم
گفتم نمیپرسی چه می آید سرم بی تو
گفتی نه می دانم نه میپرسم نه میمانم
از آنچه می آید سرم با رفتنت گفتم
گفتم که هرکاری کنم یاد تو می افتم
انقدر گفتم باش گفتم باش گفتم که
بر هرچه اصراری کنم یاد تو می افتم
یاد تو می افتم
مُردم بفهمانم به تو من بیشتر از هرکسی
ای از خودت هم بی خبر فکر تو بودم
گفتم اگر راهی نشو به تار موی تو قسم
من از خودت هم بیشتر فکر تو بودم
از آنچه می آید سرم با رفتنت گقتم
گفتم که هرکاری کنم یاد تو می افتم
انقدر گفتم باش گفتم باش گفتم که
بر هرچه اصراری کنم یاد تو می افتم
یاد تو می افتم
روزبه بمانی
بمان