به یاد احساسم وجود زخمیمو ببر به دریای دلت که بارونه
تو این هوایی که بی تو برفی شد شومینه شو بانو تنم زمستونه
هنوز تو اوج جهنم دنیا گلوی بی فریاد صدامو پر کرده
شبای بی خوابی صبحای تکراری تموم تقویما پر از درده
زمان مرگم رو بگو به پاییزی که با چشمای تو همدسته
بیا به رویایی به سمت پایانی که کوله بارش رو به عشق تو بسته
قسم به خورشیدی که بی تو شبگرده تنفس مرگم دوباره نزدیکه
خیال سرگردون سوال بی پاسخ جهان من بی تو مهیب و تاریکه
شبیه گلدونی میون مردابم بیا که پژمردم به فکر حالم باش
یه جسم بی روحم یه روح دل مرده چهلمم که رفت به فکر سالم باش
کنایه و ایهام شکایت و انکار چه زهر شیرینی نگاه تو داره
ترانه و آواز به سبک پرتکرار عجب پرستویی صدای تو داره
بهار و پاییز و به وقت شهریور به غیر ما دوتا کسی نفهمیده
هوای ایمانم به قلب من برگرد که این دل عاشق هواشو بخشیده
چراغ احساسم کنار هر گریه نفس کشید و با گلایه روشن شد
خرابم از وقتی که عادت رفتن برای عشق تو دلیل موندن شد
سکوت بی وقفه پناه هر بغضه عذابه وقتی که سکوت میبارم
نهایت غصم پیام بی قصم عجیب و بی تابم عجیب و بیمارم
شبیه گلدونی میون مردابم بیا که پژمردم به فکر حالم باش
یه جسم بی روحم یه روح دل مرده چهلمم که رفت به فکر سالم باش