دروغه بگم من هنو همونم
رض بگو ؛ علی بی، رض
از اول بودم کردم بازی رو رصد
منتظر تا نوبتم شه تا بیام وسط
دو دستگی بود دلم نه راست میرفت نه چپ
عشقِ موسیقی و رپ رو سر همیشه کَپ
سنگین پریدم تووش بالا بیاد سر
درجه یِ صد تموم تنم تب
میجوشه تو گلوم میسازه بخارش ابر
میبره با خودش باد میباره رو سرِ شهر
تکیه دادم دیوار وقتی وا بود
کلی درد گرفتم یه گوشه کار
همه درسارو اَ بَر پسر مضمن مردِ رنگی
آقایِ شهروند خلبانی آزاد حوالی دربند
دروغه من بگم هنوز همونم
جاده لغزنده نمیشد که اینجا نبودم
دارم میرونم خودم دارم میرونم
صداشون نمیاد اینا که بیرونن
دروغه من بگم هنوز همونم
جاده لغزنده نمیشد که اینجا نبودم
دارم میرونم خودم دارم میرونم
صداشون نمیاد اینا که بیرونن
ریشمو یادم هست با هرچی دادم دست
فهمید من خود جنسم نوعم نابم اصل
پر از شاخ و برگم ، تصویرم از آینده است
چه منی باشی یا نه تاثیرم پاینده است
فقط توو جمع یکمی شاد ،یکمی غم
ذهنمو دادم هوا تا بالا ببره فهم
قوی تر محکم تا وقتی نپاشه سم
میرم تو دل مسیر با دل آخر برسم
بی نفرت بی شک ساختمش بی وجه
اینقدر نکن زود قضاوت ببین چی میشه نتیجه اش
اگه دنبال من میای با چشم کور تهش میشی تو شبیه من
بیا و از من گذر کن بشو یه موجود بهتر
دروغه من بگم هنوز همونم
جاده لغزنده نمیشد که اینجا نبودم
دارم میرونم خودم دارم میرونم
صداشون نمیاد اینا که بیرونن
دروغه من بگم هنوز همونم
جاده لغزنده نمیشد که اینجا نبودم
دارم میرونم خودم دارم میرونم
صداشون نمیاد اینا که بیرونن
نمیخواد بگی خودم اینو میدونم
نموندم همون آدم ولی میزونم
دارم میرونم خودم دارم میرونم
جاده لغزنده نبود که اینجا نبودم