Rez - Farr E Izadi

Farr E Izadi

Rez


Lyrics: REZ
Music Producer: Atour
Download Now 108K Plays Lyrics Date Added: September 21, 2020
اهریمن و پلیدی
لشکر انگره
سرزمین تاریک
سیاهه منظره
ندا می‌آد نبرد آخره
لباس رزم رو تنه
خبر کنید همه
فریاد عدالت گلوی کاوه
با پتک می‌کوبه
بیدار کنه هرکی خوابه
ضحاک تو قصر
ماراش می‌خورن مغز
تلفاتش هر روز
دو تا دونه سر سبز
بدیم دست بشیم زنجیر
توی صف مثل قبل
ظلم کرده بیداد
شر رد کرده مرز
با پای پیاده یا
سوار روی اسب
مثل رود جاری بشیم
فرش روی دشت
دسته دسته دسته
دونه دونه دون
جمعیت جمع می‌شن
توی میدون
شور اتحاد همراه مهر ایزد
گرز گاو سر رو
می‌بره بالا آفریدون

وقتی نور تاریکی می‌درید
وقتی سیاهی وقت می‌خرید
عرصه برا هردو صاف بود
اونی می‌برد که
از اون یکی بالاتر می‌پرید
این جنگ بوده اول عزل
ادامه داره تا ته ابد
ما رو تیغ تعادل قدم می‌زنیم
با من بیا به همراه فرّ ایزدی

نور چوب دست
و برق شمشیر
دود و مرگ و نفرین
سحر تحمیق
نیروها تو نبرد هر دو درگیر
اژدهاک زمین گیر
به اذن تقدیر
توی ضعف و اندوه
گفت به فریدون
منو بکش آزادم
بکن از این زندون
دیده بودم توی خواب
تو می‌رسی از راه
پایان منم اینه که
همین‌جا بشم تباه
جواب داد فریدون
ریخته شد این همه خون
نه ابراز ندامت
نه هستی پشیمون
می‌گیرم جونت رو مثل حیوون
می‌کشمت رو زمین
می‌کنمت آویزون
ندا اومد از غیب دست نگه دار
پلیدی پخش می‌شه
بعد مرگ ضحاک
بکشش به زنجیر ببندش دربند
بسپارش دل کوه
میون دماوند

وقتی نور تاریکی می‌درید
وقتی سیاهی وقت می‌خرید
عرصه برا هردو صاف بود
اونی می‌برد که
از اون یکی بالاتر می‌پرید
این جنگ بوده اول عزل
ادامه داره تا ته ابد
ما رو تیغ تعادل قدم می‌زنیم
با من بیا به همراه فرّ ایزدی


رض
فره ایزدی

Related

Top Songs

Loading...