بیرونه سر صدای شهر
روی این تپههای خونی
میموند رد پای من وقتی که
میکشوندم خودمو به زور
تو جادههایی که نبود حتی برای من
این من بیرونمو یکی میداد هولش
چقدر فاصله گرفته بود از خودش حیف
دلم نمیخواد که هیچ وقت زمان برگرده
این دختر رسیده بود به خودش
اون من دیروزمو دلم تنگ نمیشه
حتی وقتی خاطرههام
از جلو روم رد که میشن
شاید از سنگ شده دلم که دستام
جز زانوهام هیچ جا بند نمیشه
این رها دو دستی
چسبیده بود به خودش
هر چی بده واسشو
یه خط کشیده دورش
تو فکر قلعه بعدی با اینکه
یکی و وایساده دیگه نوکش
قفس قلبم شکست و در رفت
خوب کاراشو کرد و بعد رفت
هیچ وقت نگفتم نرو برگرد
فقط دور میکرد منو از من
پس اگه تنگ شد دلت
توهم فقط به من گوش بده
نذار کم نور بشه
خورشید قلبت از رو بره
از رو بره
از رو بره
تقصیر خودم گردن میگیرم
میخورم زمین هی
پا میشم و از سر میگیرم
کل این مسیرو حفظم
حتی نباشه هم برام راه برگشتی میرم
همین گوشه که راه زیاد صبر ما کم
شات اوت به خانواده ام
اونا که تنهام نذاشتن
صبر کردن دوباره رو به راه شم
رو به راه شم
رو به راه شم
رها
رها