بــــــــــاز منم و جفت جفت چراغ قرمز جلوم
همه با یه جفت چشم قرمز سُر و…؛
؛…مُر و گنده. تو برو روضه، شب جمعه تا جمجمه پر شه
دیرو میروندی نیسان گاوی آبی ولی حالا پشت پورشه
تا سرم نرفته بگو به تو چه
حیف این بحث کلیشهست و هــــــــــمه شنیدن
آخه ملت به زیرزمینیا «نــــــــــه» نمیگن
میگن «دیدی طعنه میزد؟»، منم خسته میشم
وقتی میبینم مردمم اسکلن
هنوز درگیر تل و الکن
آقایونی که میخوان خوب اسم در کنن
سس سیاسی و قر رو بیشتر کنن
تا سوژهها رو با شعراشون پیشمرگ کنن
بعد با نیشخند بلند بگن سپاه دنبالشونه
اونا جیمفنگ شدن، حاجی زیرنگ بودن
؛[همخوان]؛
اووووووو انقدر نگو موفقی خالیبند
خوبه پولات همه از صدقه سر پاپیتن
حاجیت با هیچی، با جیب خالی بازی کرد و
کم کم تک تک مغزا رو گاییدم
؛[قسمت ۲]؛
نفهمیدیم شاعری یا حامی یونیسف
چی شد؟ آیپاد، چاقو یا سیگاری تو جیبت؟؛
البته بسته به مُد داره، عرصه یه رکن داره:؛
؛«دافا چی میخوان»؛
آلاچیق تو بام؟ بنز آقات؟؛
یا یه خالتور مردمی، فِیک چاغال
بیار عین آمار، تک تکشون عقدهای
پولمفتبگیر، تو خونه دکترن
تغییر دادن حتی فرمول فولکلورم
اونا گم شدن لا دافای آریاشهری
با آرایش غلیظ، بهتر بگم…؛
«کالاهای قابل تعویض»، تبریک!؛
امان ز دست تقدیر که در و تخته رو با هم جور میکنه
نفس مجروحم رو مجبور میکنه که بگم:؛
؛«بابا دمت گرم
لفظت سرده و سرت گرم»؛
؛[همخوان]؛
اووووووو انقدر نگو موفقی خالیبند
خوبه پولات همه از صدقه سر پاپیتن
حاجیت با هیچی، با جیب خالی بازی کرد
تا مهدیار رو راضی کرد، تا مغزا رو گاییدم
اووووووو انقدر نگو موفقی خالیبند
خوبه پولات همه از صدقه سر پاپیتن
حاجیت با هیچی، با جیب خالی بازی کرد و
تک تک تک تک مغزا رو گاییدم
؛[قسمت ۳]؛
قاف کیه؟؛
قاف الگوی استادِ رپکنِ محبوبِ رپکنِ محبوبت
استعداد نابی که خروج ممنوعه
ولی بد سگجونه، هرچند کمرنگ بوده
چونکه میبینه، میدونه مردم اسکلن
هنوز درگیر کنکور و کوپنن
خانومهایی که میخوان خوب اسم در کنن
بیست و دو پیمانه پروتز و نصف هم روغن، لب استخر گلم
آره راسته که میگن ایرانیا…؛
؛…همه نَدیدبَدیدن و ویار زیاد…؛
؛…دارن نسبت به ماهواره، هر چی آشغال تقلبی
تا که طمع و ضرر رو بغل کنیم
یه مشت بدلکارهای بدتجملی
پس دیگه تعجبی نی وقتی تفننی…؛
؛...دست تو دست خاله توران سفر کنی و
بری شهر نو بعدم بگی «کفم برید»؛
؛[قسمت ۴]؛
حتی زمان به احتراممون واستاد
کل تهران واس ماس، راس راس راه میریم و
بازداشتگاه میریم و شما تو بهشت و
گاماس گاماس وا میدین، به گا میرین، به ما میگین:؛
؛«میشه به ما یاد بدین؟ چطور مثل واجبی…؛
؛…کرک و پر شنونده رو به باد میدین؟»؛
دادا انقدر تابلویی باس قابت کنن
اگه نظرمو میخوای نرو دنبال هنر
آره بچسب به علم ببین بمو چند اسب بخاره
نــــــــــیـــــــــت غربیا غرض یا شعاره؟؛
یا به کیفیت زندگیت توجه داره؟؛
ببین سمند ما بند کمند کیاس
برنده شهروندی که هر هفته…؛
؛…نماز جمعهش رو رفته و خوشهش رو بسته
آره آخرین مُد کفنه و راهدررو نی
پس رژیم رو تخته با قافدرمانی
؛[همخوان]؛
اووووووو انقدر نگو موفقی خالیبند
خوبه پولات همه از صدقه سر پاپیتن
حاجیت با هیچی، با جیب خالی بازی کرد
تا مهدیار رو راضی کرد، تا مغزا رو گاییدم
اووووووو انقدر نگو موفقی خالیبند
خوبه پولات همه از صدقه سر پاپیتن
حاجیت با هیچی، با جیب خالی بازی کرد و
تک تک تک تک مغزا رو گاییدم