چندتا از شبای بعد رفتنت
تورو خواب دیده باشم خوبه
تو منو کجا رها کردی و من
به کجا رسیده باشم خوبه
دست من نیست اگه بعد از تو
نمیتونم دیگه عاشق باشم
زخم عشق تو نمیزاره دیگه
من همون آدم سابق باشم
من همون آدم سابق باشم
حسرتت رو دل من میمونه
آسممون کنار هم برده نشد
ارزوی من رسیدن به تو بود
آرزویی که برآورده نشد
حسرتت رو دل من میمونه
آسممون کنار هم برده نشد
ارزوی من رسیدن به تو بود
آرزویی که برآورده نشد
دیره اما آخرش فهمیدم که نباید به تو دل میبستم
زخم عاشقونه ی این سالو میمونه تو خاطرم تا هستم
توی قلبم خبری از عشقی که منو از نفس انداخته نیست
من خودم خونمو ویرون کردم کاری از دست کسی ساخته نیست
کاری از دست کسی ساخته نیست
حسرتت رو دل من میمونه
آسممون کنار هم برده نشد
ارزوی من رسیدن به تو بود
آرزویی که برآورده نشد
حسرتت رو دل من میمونه
آسممون کنار هم برده نشد
ارزوی من رسیدن به تو بود
آرزویی که برآورده نشد