(كورس)
برپا برجا چه معلم سختى
هر بار از ما ميپرسه يه نوع درسى
چنتا چنتا تو حساباى جبرى
ضرب بشن با هم ، ميسازن يه پنجى
دو دو تا پنج تا
دو دو تا پنج تا
دو دو تا پنج تا ، پنج شير يا چهار اُلاغ
دو دو تا پنج تا
(اُفق)
دو با دو پنج تا ، دو تا دو داريم با پنج تا
جمعش هم ميشه ده تا ، چون تو حساب ما
يه قدم جلو تريم ما ، از همه ى شما
يه قدم جلو تر ، يعنى بالا تريم از شما
شما كه زيرشين ، ميكشين بحث فحش و به وسط
به وسط كه برسه ، ميگى نيستم كارتو بلد
بلدم باشى كه ميشى له زيره پاهاى اسد
اسدم همون شيرِ ، كه عربيش شده يک اسد
یک تا صد بشمر بینم ، کی شده این بازیو بلد
که چجور ، دوتا با دوتا ضرب بشه ، پنج میشه عدد
عددش فرقی نمیکنه که چی با چی بشه ضرب
مهم اینه که ماها ، بالاتریم یه قدم ازش اها
یه قدم بالا تر ، برو بالاتر با ما
یه قدم بالا تر ، برو بالاتر با ما
یه قدم بالا تر ، برو بالاتر با ما
یه قدم تا باور ، اه
(مازیار)
يه قدم بالاتر
فكر رپُ لش بازی ، تا آخر
مثل ای وی و افق و داداشم
گنگشروع کردمو تیر پاداشم
صاف توهدف و دستا بالا رفت
چهارتا دو و دهتا پنج
جنگ هدف و فردا و زرقو برق
دست به قلم نه واسهی درسو مشق
بگیم از کشور که هی سیخ توش رفت
بگیم فرهنگمون شد رنگش زرد
موزیک زنده شود و سر سر دار رفت
عشق اغاز شود و پول هرزش كرد
پای دود و علف ریشه کرم زد بد
خوب و بد داره مرد
چهار و پنج داره نه
شيرو خر داره فرق
(سعيد اى وى)
شير و خر داره فرق ، زير و بم داره نه ؟
شروع كار چشما باز تيز شده
رو اين آمار هاى الكى و بازديد خور هشش
كار و جمع كنيم باز دير شده
ولى پولى نيست تو حساب هاى بانكيت
مُخِت، درگير همه انرژى منفيا
بازيمون رو شانس با تاس ميخوره
همونى كه كرد شليك،
خودمون سلاح هاى آهنى و ساختيم دورش
ولى مهم نيست كه چيا باختيم نه
من به سمت برد تيم باز تيز تر گاز ميدم
بازيم هم دست خودمه و بازيچت نميشم
اگه جايى هم رو به رو شديم و باز ديدم ،
بد ميگى از تاكتيک و سازى كه
هدفام و پاش ريختم
چون من سعيدم و ساييدم
فك و فكر و فردام و با نيشخند
آخه دايى شرط بستى رو چى؟
من كى تو زندگيم بوده سبك روتين؟
يه روز سر كار خسته ايم و
يه روز تو خلسه دندونا بسته رو چيپس،
يه ور كى داره ميكوبه با پنجه رو كيک
امروزم كه ... ميدونى ،
دو دوتا پنجه تو تيم