کوهِ غمو رو شونه های من گذاشتی
که منو به هم بریزی
رفتی منو گذاشتیُ دیگه
برام نمونده چیزی
من در به درِ کوچه خیابون شدم
از وقتی دلم
مونده رو دستای تو
حتی نشد چیزی بگم
هر کار کردم نشد عشقت ازم
دورشه یکم
بیا از قلبم بیرون تو از این من ساده یروز
ساختی مجنون
گذاشتی دل تنگت شه این ادم بیجون
بیا از قلبم بیرون تو از این من ساده یروز
ساختی مجنون
گذاشتی دل تنگت شه این ادم بیجون
من بعد تو هر شب درارو بستم
روی یه دنیا تنها
دیوونه کردن منو شکستن غمها
ولی هنوزم خالی جاتو اینجا
من خاطره هاتو میبرم از یاد
ولی چی میخواد یادت
مگه چی خواستم به جز یه عشق ساده
حالا که نیستی چی میشه حالم آخه
پیمان بیات
کوه غم