برمن چو میگذری
چون آفتابی
هوشم ز سر ببری
مانا شرابی
بهر شکسته دلان
مرهم تویی تو
بر چشم خسته من
داروی خوابی
برما چه می نگری
همچو تو مستیم
مهر از تو می طلبم؟
هیهات بر من
بر هر که چشمه نوش
بر من سرابی
ک لب به کجا
روی آورم روی؟
مستقیم من و تو
دریای آبی
من مستمند و تو
صدر جهانی
یک ذره ام من و تو
صد آفتابی