ای دشت رویای شقایق روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن گفتن از تو گفتن از تو
ای دشت رویای شقایق روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن گفتن از تو گفتن از تو
اسمت که می آید نمیدانی چه زیبا
این کوچه ها پر می شود از شور و غوغا
انگار مردم سرخوش از صبح بهارند
در دست ها گنجشگ و در سر باغ دارند
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدت یاقوت آنجاست
آبش شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوشبحال مردمانش
ای دشت رویای شقایق روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن گفتن از تو گفتن از تو
آنسوی شیشه روی رویاهای جاری
گل میبرند و نقره کشتی های باری
یاد قشنگ آتشی در برف و ظلمت
یاد رهایی در شب زندان وحشت
تو رنگ گرمو زنده ی آوازهایی
آهنگ زیبای تمام سازهایی
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدت یاقوت آنجاست
آبش شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوشبحال مردمانش
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدت یاقوت آنجاست
آبش شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوشبحال مردمانش
پالت
معدن یاقوت