هوای روی تو دارم، نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم
ای رفته تا دور دستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
روشن ترین همنشین شب غربت تو
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
روشن ترین همنشین شب غربت تو
من آن ستارهی شب زندهدار امیدم
که عاشقان تو تا روز می شمارندم
مگر در این شب دیر انتظار عاشق کش
به وعدههای وصال تو زنده دارندم
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
روشن ترین همنشین شب غربت تو
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
روشن ترین همنشین شب غربت تو