شب داره از چشمای تو میرزه روی تن تو
از روی حریر بدنت سر میخوره
ستاره میچینی و ماه زل میزنه به بغض تو
چکاوک بی سرزمین این فصل رو از اینجا نرو
از روی نگاهت بی دلیل لمس نگامو خط نزن
عشق تو ادام نمیشه در باغ بیقرار من
وقتی که گریه میکنی مرگ از تو قلبم میگزره
شب از چشات شروع میشه وقتی که خوابت میبره
موهای بازت تو هوا بادو به زنجیر میکشه
حق داره هر کی مثل من عاشق و دیونت بشه
دلتنگیاهاتو بعد از این با دستام از ریشه بکن
هر چی که خوبه مال تو تنهایی هات برای من
تنهایی هات برای من
امید
چکاوک