دوباره منم و غم تو
وای دوباره بیدار تا دم صبح
گوشه چشمام نمه و
بغضی که میکنه منو خفه و
خنده روی لب تو همش
یه سواله که با منه خب
یعنی میگذره فکرم از سر تو
کاشکی یهو دیوونه شی
یه شهر و آشوب بکنی
به هر دری درب بزنی
که حال منو خوب بکنی
اما مگه عاشقتی زوره
واسه غم خوردنت
این شونه همونه هنوز
میدونم که سر زده
میرسی از راه یکروز
ته قلبم میگه کی
مثل من براش جنگیده
مثل من کی بوده
که با خنده هاش خندیده
میدونم یاد منی
وقتی هوا بارونیه
چرا فکر کردی
فراموشی به این آسونیه
تا چترت و باز میکنی
دورت و نگاه میکنی
بیا برگرد بیا که اشتباه میکنی
کاشکی یهو دیوونه شی
یه شهر و آشوب بکنی
به هر دری درب بزنی
که حال منو خوب بکنی
اما مگه عاشقتی زوره
امید افخم
کاشکی