توی خواب ، يا بيداری
يا تو اين ، چهار ديواری
ما با هم ، رويا داريم
ما با هم ، دنيا داريم
ما با هم ، ما ميسازيم
ما با هم ، راه ميسازيم
ما با هم پيروزيم
چون داريم به هم ، حس خاصی
راه ما ، پيروزی ، جنگ بشه ، پيروزيم
راه ما ، ديروزی ، راه ما ، يه روزی
ميرسه به قله ، به قول؛
اونايی كه ميگفتن ، رپ يه جرمه!
برگرديم ، ده سال قبل
اون روزا ، شب با رپ
ميزاشتم ، سر رو بالش
ميزاشتم ، سر رو بالش
تا بشم ، بزرگتر
توی رپ ، مثه غول
تا توهم ، منو ديد
بم بگی ، (هركول)
اومده ، غولشم ، باش اومده
خوبشم ، راه اومده ، با بدی ، بلدی
يه شبه ، راه بری ، يه راه ، صد ساله
يه ديونه ، كه شده ، عاشق يه افسانه
ميدانی...
ميدانى ؟ نه نميدانم!
ميخوانى ؟ ميخوانم
ميخوانی بخوان ، به نام خدا ، يه سلام
بده به ، بزرگانه ، موسيقی رپ ايران
بده به ، اوني كه ، از همه بریده
از همه خسته شده ، به خودش جون ميده
به خودش ميگه ؛ چی بودم ، چی شدم ، من
يه ديونه ، كه ميخونه ، از دل كندن
از همه خسته شده ، به خودش دل بستن
شده كار شب و روزش ، درست عين من
مثه من اونم ميميره ، بزرگ ميشه ميره
ميبينه ، دورش شلوغه ، مگه ديدنيه
به كجا ميبرينش ، تا كجا ميخندين بش
تا روز مرگش برسه ، بعدش ؛ بگين چه حيف
اون روزم ميرسه ، اما چه زود
بعدشم ميگين ؛ افق ، هنرمنده واقعي بود
من همش ، خودم بودم ، تيمم ، خدام
هوامو داشتن ، كه اين شد كارام
ميدانى...
افق
میدانی