غم کوچههای سرد این شهر بغل کرده
دلتنگی توی استکانم زهر حل کرده
دستهای تو مثل جهنم داغ رو شونم
برف از سفیدی چشام میریزه رو گونهام
یه کوه دردم که عقابها چشمشو خوردن
معدنچیا تو قلب دهلیز من مردن
آب از سرم رد میشه از بس خستهام خسته
تب کرده هذیون میگه ماهی زبون بسته
تلخم حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم دلت میگیره دنبالم نیا بی عشق
تلخم حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم همینه تا همیشه حال من بی عشق
از موج از دریا از اقیانوس میترسم
از تو که رویامی مثل کابوس میترسم
مثل یه گنجم تو دل دریای تنهایی
تقسیم کردن قلبمو دزدای دریایی
تلخم حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم دلت میگیره دنبالم نیا بی عشق
تلخم حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم همینه تا همیشه حال من بی عشق
نیما مسیحا
بی عشق