یادم باشد
حرفی نزنم
که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم
که دل ِ کسی بلرزد
راهی نروم
که بی راه باشد
خطی ننویسم
که آزار دهد کسی را
یادم باشد
که روز و روزگار خوش است
همه چیز روبه راه و
بر وفق مراد است و خوب
تنها … تنها دل ِما
دل نیست
گریه کردم گریه کردم
اما دردمو نگفتم
تکیه دادم به غرورم
تا دیگه از پا نیفتم
گریه کردم گریه کردم
چه ترانه بی اثر بود
مثل مشت زدن به دیوار
اولین فصل شکستن
آخرین خدانگهدار
من به قله میرسیدم
اگه هم ترانه بودی
صد تا سدو میشکستم
اگه تو بهانه بودی
اگه هم ترانه بودی
اگه تو بهانه بودی
گریه کردم
گریه کردم
اما دردمو نگفتم
با تو فانوس ترانه
یه چراغ شعله ور بود
لحظه ها چه عاشقانه
قاصدک چه خوش خبر بود
کوچه ها بدون بن بست
آسمون پر از ستاره
شبا گلخونه خورشید
واژه ها شعر دوباره
دست تکون دادن آخر
توی اون کوچه ی خلوت
بغض بی وقفه ی آواز
گریه های بی نهایت
گریه کردم
گریه کردم
اما دردمو نگفتم
گریه کردم
گریه کردم
اما دردمو نگفتم