همه ی هستی من چشم تو بود
اون دوتا چشم سیاه و غم زده
اون دوتا چشمای پاییزی و خیس
که غم بودنمو رقم زده
روز اول چشم تو حادثه بود
مثل گم شدن توی جنگل راز
روز دوم کشف یک حس غریب
روزای بعد زندگی بود و نیاز
رنگ چشماتُ نشد که بشناسم
آخه چشمات رنگ دنیایی نداشت
حتی رنگین کمونم پیش نگات
اون همه رنگ تماشایی نداشت
همه ی هستی من چشم تو بود
اون دوتا چشم سیاه و غم زده
اون دوتا چشمای پاییزی و خیس
که غم بودنمو رقم زده
روز اول چشم تو حادثه بود
مثل گم شدن توی جنگل راز
روز دوم کشف یک حس غریب
روزای بعد زندگی بود و نیاز
رنگ چشماتُ نشد که بشناسم
آخه چشمات رنگ دنیایی نداشت
حتی رنگین کمونم پیش نگات
اون همه رنگ تماشایی نداشت
همه ی هستی من چشم تو بود
اون دوتا چشم سیاه و غم زده
اون دوتا چشمای پاییزی و خیس
که غم بودنمو رقم زده
روز اول چشم تو حادثه بود
مثل گم شدن توی جنگل راز
روز دوم کشف یک حس غریب
روزای بعد زندگی بود و نیاز
رنگ چشماتُ نشد که بشناسم
آخه چشمات رنگ دنیایی نداشت
حتی رنگین کمونم پیش نگات
اون همه رنگ تماشایی نداشت
ناصر عبداللهی
هستی من