بباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شود
مرا بکش بالا چنان که عاطفهات جریحهدار شود
مرا بخندان ای مرا بگریان ای که مرده ایست قلیل
کسی که حاضر نیست نه شادمان شود و نه سوگوار شود
کسی به شدت تو به صخرهام کوبید و من فرو رفتم
به قعر دریاها که قعر دریاها پر از مزار شود
بباف دارم را و روزگارم را سیاه کن آنگاه
مرا بکش بالا چنان که خرخرهام جریحهدار شود
علاج دلتنگی زیارت است و غم است و ناامید شدن
جهان مگر با غم به ناامید شدن امیدوار شود
به دست مرگ مگر تو را هوس نکنم
که زنده ایست علیل گناهکاری که
به توبه میخواهد درست کار شود
زبان چموش من است بگو پیاده شود
کسی که میترسد گوش قطار من است
به هر که سیلی نیست بگو سوار شود
بباف دارم را و روزگارم را سیاه کن آنگاه
مرا بکش بالا چنان که خرخرهام جریحهدار شود
محسن چاوشی
شبی که ماه کامل شد