شهر بارانی و من بی تو پریشان مانده ام
در هوایت سالها محتاج باران مانده ام
از همان دیدار ما در کوچه های خاطره
من اسیر خاک دامنگیر تهران مانده ام
مانده بر پیراهن هر سنگفرش کهنه ای
رد پاهایی که با هم، هر قدم برداشتیم
هر زمان با یاد تو پا می نهم هر جای شهر
یادگارِ آرزوهاییست که با هم داشتیم
با عاشقی زیباست اگر زیباست تهران
زیباییش بیداری شب هاست تهران
هر کوچه ای یک داستان عاشقانه است
هر خانه اش آکنده از رویاست تهران
شهر من ای سر زمین پر فراز و پر نشیب
شانه های محکم همچون دماوندت منم
عشق اگر آوازه ی میدان آزادی توست
تا همیشه عاشق تن های در بندت منم
با عاشقی زیباست اگر زیباست تهران
زیباییش بیداری شب هاست تهران
هر کوچه ای یک داستان عاشقانه است
هر خانه اش آکنده از رویاست تهران
محمد معتمدی
تهران عاشق