هر کس به تمنای کسی غرق نیاز است
هر کس به سوی قبله ی خود رو به نماز است
هر کس به زبان دل خود زمزمه ساز است
با عشق در امیخته در راز و نیاز اسث
ای جان من تو . جانان من تو
در مذهب عشق ایمان من تو
هیهات که کوتاه شود با رفتن جانم
این دست تمنا که به سوی تو دراز است
هر کس به زبان دل خود زمزمه ساز است
با عشق در امیخته در راز و نیاز اسث
هر که در عشق تو گم شد از تو پیدا می شود
قطره ی نا قابل دل از تو دریا می شود
دستی که به درگاه خدا بسته پل عشق
کوتاه نبینید که این قصه دراز است
خاصییت عشق می جوشد از تو
دل رنگ اتش می پوید از تو
هر گوشه ی این خاک که دل سوخته ای هست
از دولت عشق تو در میکده باز اسث
هر کس به تمنای کسی غرق نیاز است
هر کس به سوی قبله ی خود رو به نماز است
هر کس به زبان دل خود زمزمه ساز است
با عشق در امیخته در راز و نیاز اسث
معین
تمنا