چو گل در دست بیداد تو پرپر شد نگاه من
چنان کاندر سرای سینه ره گم کرد آه من
پلنگ خشمگینی دید این آهوی صحرا گرد
چه زود از نیمه ره برگشت سرگردان نگاه من
نگاه من، نگاه من، نگاه من
دلم می سوزد و کاری ز دستم برنمی آید، بر نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم برنمی آید، بر نمی آید
چو گل در دست بیداد تو پرپر شد نگاه من، نگاه من
چنان کاندر سرای سینه ره گم کرد آه من
پلنگ خشمگینی دید این آهوی صحرا گرد
چه زود از نیمه ره برگشت سرگردان نگاه من
نگاه من، نگاه من، نگاه من
دلم می سوزد و کاری ز دستم برنمی آید، بر نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم برنمی آید، بر نمی آید
درون سینه عمری آتش عشق تو پروردم
ولی هرگز ندیدم ذره ای مهر از تو ماه من
هنوزت دوست می دارم چو شبنم بوسه ی گل را
نگاه دردناک و آرزومندم گواه من
گواه من، گواه من، گواه من
نمی دانی، نمی دانی، چه مشتاق و چه محرومم، چه محرومم
نمی دانم، نمی دانم چه بود آخر گناه من، گناه من
نمی دانی، نمی دانی چه مشتاق و چه محرومم، چه محرومم
نمی دانم، نمی دانم چه بود آخر گناه من، گناه من